کارآزمایی بالینی برتر که پزشکی را در سال ۲۰۲۵ شکل میدهند.

آزمایشگاه پاتوبیولوژی و ژنتیک باران
نویسنده: کبریا هوشنگی

مقدمه:
هزاران آزمایش بالینی هر ساله با هدف گسترش مرزهای پزشکی مدرن انجام میشوند . از بهبود درک ما نسبت به مکانیسمهای بیماری و نشانگرهای زیستی گرفته تا توسعه ابزارهای تشخیصی پیشرفته و اصلاح رویکردهای درمانی نوین. در سال ۲۰۲۵، بسیاری از نوآورانهترین این آزمایشها بر تشخیص دقیق، آزمایشهای ژنتیکی و مدلسازی محاسباتی تمرکز دارند؛ بهویژه در زمینههایی با نیاز بالا مانند بیماریهای نادر و سرطان.در حالی که داروهای کاهش وزن، بهویژه آگونیستهای گیرنده GLP-1 ، همچنان در صدر اخبار پزشکی قرار دارند، دیگر آزمایشهای بالینی با هیاهوآفرینی کمتر اما بالقوه عمیقتر، در حال شکل دادن به آینده تشخیص و درمان هستند.
بر اساس دیدگاههای اخیر منتشر شده در Nature Medicine، پنج آزمایش بالینی برجسته در حال انجام انتخاب شدهاند که انتظار میرود نقش مهمی در تحول چشمانداز علمی و بالینی سال ۲۰۲۵ ایفا کنند.در ادامه، نگاهی خواهیم داشت به آنچه متخصصان آزمایشگاههای بالینی باید زیر نظر داشته باشند — و اینکه چرا این مطالعات اهمیت ویژهای دارند.
این پنج مطالعه، به دلیل پیامدهای بالقوهای که در حوزه آزمایشهای تشخیصی، پزشکی شخصیسازیشده، و آینده مراقبتهای بهداشتی یکپارچه دارند، برجسته شدهاند.
1. ژن درمانی بیماری پریون ها
بیماریهای پریون از جمله اختلالات نادر اما مرگبار عصبی هستند که از پروتئینهای بدتاخورده در مغز ناشی و منجر به آسیب پیشرونده عصبی میشوند. این بیماریها میتوانند عملکردهای حرکتی، شناختی و حتی جنبههای شخصیتی فرد را مختل کرده و در نهایت منجر به مرگ شوند. بیماری کروتزفلد-جاکوب (CJD)، که رایجترین شکل این اختلالات است ، میتواند منشأ ژنتیکی داشته باشد یا از طریق مصرف محصولات گوشتی آلوده منتقل شود.
در همین راستا، کارآزمایی بالینی PR Profile، با هدف ارزیابی داروی تحقیقاتی ION-717، توسط شرکت داروسازی Ionis آغاز شده است. ION-717 یک الیگونوکلئوتید آنتیسنس است که با مهار تولید پروتئینهای پریون، سعی در جلوگیری از پیشرفت بیماری دارد. این دارو بهصورت داخلنخاعی تجویز میشود و مطالعه حاضر در حال بررسی ایمنی، تحملپذیری و فارماکوکینتیک آن در ۱۶ مرکز بینالمللی است.
این کارآزمایی توانست تنها ظرف یک سال از آغاز خود در ۲۰۲۴، فرآیند ثبتنام بیماران را تکمیل کند و انتظار میرود نخستین مجموعه دادهها تا پایان سال جاری در دسترس قرار گیرد.
در صورت موفقیتآمیز بودن، ION-717نه تنها میتواند نقطهی عطفی در درمان بیماریهای پریونی باشد، بلکه ممکن است افقهای جدیدی برای مداخلات درمانی زودهنگام در طیف گستردهای از بیماریهای عصبی پیشرونده نیز بگشاید.
2. استفاده از ادیت اسیدهای نوکلئیک برای درمان بیماری گلبول قرمز داسی شکل
بیماری کمخونی داسیشکل (Sickle Cell Disease – SCD)، که حدود ۱۰۰٬۰۰۰ نفر را در ایالات متحده مبتلا کرده، میتواند میانگین امید به زندگی را تا ۲۰ سال کاهش دهد. شرکت Beam Therapeutics در کارآزمایی فاز ۱/۲ خود با عنوان BEACON، نخستین آزمایش بالینی مبتنی بر ویرایش باز ژنها در سلولهای بنیادی خونساز (HSCs)، نتایج اولیه امیدوارکنندهای را گزارش کرده است که نوید درمانی مؤثر برای این بیماری را میدهد.
درمان تحقیقاتی مورد نظر، BEAM-101، از تکنولوژی ویرایش باز آدنین برای ایجاد تغییرات تکنوکلئوتیدی در نواحی پروموتر ژنهای HBG1 و HBG2 (کدکننده زنجیره گاما هموگلوبین .م) استفاده میکند. این تغییرات بیان مهارکننده BCL11A را کاهش داده و منجر به فعالسازی مجدد هموگلوبین جنینی (HbF) میشوند. هدف این استراتژی افزایش نسبت HbF به هموگلوبین داسیشکل در گلبولهای قرمز و در نتیجه کاهش علائم بالینی بیماری است.
نتایج منتشرشده در Nature Biotechnology نشان میدهد که در چهار بیمار تحت درمان با BEAM-101، سطح هموگلوبین جنینی عملکردی در عرض یک تا شش ماه به بیش از ۶۰٪ افزایش یافته است. این افزایش همراه با کاهش داسیشدن، کاهش چسبندگی گلبولهای قرمز و بهبود ویژگیهای جریان خون گزارش شد.
هرچند هیچ عارضه جانبی جدی منتسب به BEAM-101 مشاهده نشد، یک مورد مرگ مرتبط با آسیب ریه رخ داد. این آسیب به احتمال زیاد ناشی از سمیت بوسولفان، داروی شیمیدرمانی مورد استفاده برای تخلیه سلولهای بنیادی پیش از پیوند، بود نه خود فرآیند ویرایش ژنی.
BEAM-101 یکی از دستکم ۱۰ درمان ویرایش باز ژنی است که در حال حاضر تحت آزمایشهای بالینی قرار دارند. این شامل دو برنامه دیگر از Beam Therapeutics نیز میشود:
ه یک درمان مبتنی بر آنتیبادی هدفگیرنده CD117 برای بهبود تهویه، همراه با ویرایش ژنهای HBG1 و HBG2.
• BEAM-201، درمان سلولهای CAR-T آلوژنیک برای سرطانهای خون که چهار ژن را به طور همزمان ویرایش میکند.
در صورت موفقیت، این درمانها نه تنها نوید درمان بیماری داسیشکل را میدهند، بلکه میتوانند افقهای جدیدی برای درمان سایر اختلالات ژنتیکی ناشی از جهشهای نقطهای نیز بگشایند.
3. داروهای رادیواکتیو برای درمان سرطان پروستات
سرطان پروستات همچنان یکی از شایعترین انواع سرطان در مردان است. تنها در سال ۲۰۲۰ ، حدود ۱۹۱٬۰۰۰ مورد جدید در ایالات متحده تشخیص داده شد و بیش از ۳۳٬۰۰۰ مورد مرگ مرتبط با این بیماری گزارش شد. در برخی از بیماران، این بیماری به مرحله پیشرفتهای به نام سرطان پروستات متاستاتیک مقاوم به کاستراسیون (mCRPC) پیشرفت میکند مرحلهای که در آن گزینههای درمانی بسیار محدود هستند.
در همین راستا، کارآزمایی بالینی فاز ۳ با عنوانPSMAfore به رهبری شرکت Novartis، در حال بررسی اثربخشی درمان جدیدی است که از رادیولیگاند (داروی رادیواکتیو هدفمند .م) درمانی بهره میبرد. این درمان شامل استفاده از ترکیب Lu-177-PSMA-617 (Pluvicto) است؛ یک مولکول هدفمند که به آنتیژن غشایی اختصاصی پروستات (PSMA) متصل شده و ماده رادیواکتیو لوتتیوم-۱۷۷ را مستقیماً به سلولهای سرطانی منتقل میکند.
ویژگی بارز این مطالعه آن است که درمان مورد نظر در بیماران PSMA مثبت و در مراحل اولیهتر درمان بررسی میشود یعنی بیمارانی که یا هنوز درمان دریافت نکردهاند یا حداقل درمان را دریافت کردهاند. هدف این آزمایش، ارزیابی این موضوع تا پایان سال ۲۰۲۵ است که آیا میتوان از Lu-177-PSMA-617 در ترکیب با مراقبتهای استاندارد را میتوان برای افزایش بقای بدون پیشرفت رادیوگرافی (rPFS) استفاده کرد یا خیر.
دکتر الیور سارتور، یکی از پژوهشگران اصلی این کارآزمایی، بیان کرده است: “این درمان میتواند بهعنوان یک نقطه عطف برای صدها هزار بیمار مبتلا به سرطان پروستات در سراسر جهان عمل کند.” با این حال، او هشدار داده است که حتی در صورت اثربخشی، هزینه بالا ممکن است دسترسی جهانی به این درمان را محدود سازد.
در صورت موفقیت، این درمان میتواند نه تنها زمان استفاده از رادیولیگاند درمانی را در مسیر درمان سرطان پروستات جلو بیاندازد، بلکه پیامدهای گستردهای برای روشهای تشخیص و غربالگری مبتنی بر PSMA نیز به همراه داشته باشد بهویژه در زمینههای مرتبط با آزمایشگاههای تشخیصی و تصمیمگیریهای درمانی زودهنگام.
4. چتبات هوش مصنوعی برای کمک به غربالگری سرطان دهانه رحم
سالانه حدود ۱۲٬۰۰۰ مورد جدید از سرطان دهانه رحم مرتبط با ویروس پاپیلومای انسانی (HPV) در ایالات متحده گزارش میشود. با وجود اینکه برنامههای غربالگری سرطان دهانه رحم طی چند دهه گذشته موجب کاهش بیش از ۷۰ درصدی نرخ مرگومیر ناشی از این بیماری شدهاند، اما شواهد اخیر حاکی از کاهش مشارکت زنان در فرآیند غربالگری است.
برای رفع این چالش، مطالعهای با عنوان AppDate-You به رهبری آژانس بینالمللی تحقیقات سرطان (IARC) در حال ارزیابی رویکردی نوین به منظور بهبود جذب و مشارکت در غربالگری است. این روش نوآورانه، یک ابزار تصمیمگیری مبتنی بر هوش مصنوعی را با کیتهای خودنمونهگیری HPV که در منزل قابل استفادهاند، ترکیب میکند.
این ابزار در واقع یک چتبات چندزبانه مبتنی بر هوش مصنوعی است که بر پایه دادههای حاصل از تحقیقات کیفی در مورد ناآگاهی های احتمالی زنان درباره وضعیت سلامتی خود، نگرش زنان نسبت به غربالگری، الگوهای استفاده از تلفن هوشمند، و همچنین نظرات متخصصان مراقبت سلامت طراحی شده است.
در چارچوب این مطالعه، کیتهای خودنمونهگیری HPV از طریق پست به شرکتکنندگان ارسال میشود و این چتبات هوشمند در تصمیمگیری آگاهانه و انجام فرآیند غربالگری از خانه به آنها کمک میکند. هدف اصلی این آزمایش، بررسی اثربخشی این مدل ترکیبی در افزایش مشارکت زنان در غربالگری سرطان دهانه رحم مبتنی بر تشخیص HPV است.
در صورت موفقیت، این روش میتواند بهعنوان مدلی تعمیم پذیر برای بهبود نتایج سلامت عمومی عمل کندنه فقط در رابطه با سرطان دهانه رحم، بلکه در سایر شرایطی که تشخیص زودهنگام، کلید پیشگیری و بهبود پیشآگهی محسوب میشود.
5. غربالگری شخصی سازی شده سرطان سینه
سرطان سینه تقریباً ۳۰ درصد از کل موارد جدید سرطان در میان زنان را تشکیل میدهد و همچنان دومین عامل اصلی مرگومیر ناشی از سرطان در ایالات متحده به شمار میرود. با وجود اجرای گسترده برنامههای غربالگری، بهویژه ماموگرافیهایی که عمدتاً از سن ۵۰ سالگی آغاز میشوند، اثربخشی این غربالگریها در کاهش مرگومیر نسبتاً محدود بوده است و در عین حال، با نرخ بالایی از تشخیص بیش از حد (Overdiagnosis) همراه بودهاند.
برای افزایش اثربخشی غربالگری سرطان سینه، Unicancer یک مطالعه بینالمللی، تصادفی، بدون برچسب و چندمرکزی به نام MyPeBs را رهبری میکند. هدف این مطالعه، ارزیابی این موضوع است که آیا استفاده از یک استراتژی غربالگری مبتنی بر ریسک فردی میتواند در مقایسه با دستورالعملهای غربالگری استاندارد فعلی که در هر کشور اجرا میشود، تشخیص دقیقتر سرطان سینه در مراحل ۲ یا بالاتر را ممکن سازد یا خیر.
این رویکرد شخصیسازیشده شامل آزمایش DNA از نمونههای بزاق برای محاسبه نمره ریسک پلیژنیک (احتمال وجود جهش سرطان زا درون ژنوم .م) است که سپس با عوامل خطر شناختهشده مانند سابقه خانوادگی و تراکم پستان ترکیب میشود. شرکتکنندگان به مدت چهار سال تحت غربالگری تطبیقیافته با سطح ریسک فردی قرار میگیرند و پس از آن، به برنامههای غربالگری ملی استاندارد بازمیگردند. پیامدهای بلندمدت، از جمله میزان بروز سرطان سینه و بقای بیماران، طی یک دوره پیگیری ۱۵ ساله مورد پایش قرار خواهد گرفت.
در صورت اثبات اثربخشی این روش، غربالگری شخصیسازیشده میتواند بهبود قابل توجهی در تشخیص زودهنگام و نتایج درمانی ایجاد کند و به یک تغییر پارادایم در پیشگیری و مدیریت سرطان سینه (و احتمالاً سایر سرطانهایی که دارای عوامل خطر شناختهشده هستند) در سطح جهانی منجر شود.
استفاده از فناوریهای نوظهور برای دستیابی به نتایج بهتر در حوزه سلامت
در سال ۲۰۲۵، مجموعهای از کارآزماییهای بالینی پیشرو، امکانسنجی انتقال جدیدترین دستاوردهای آزمایشگاهی و محاسباتی به عرصه واقعی مراقبتهای بهداشتی را مورد ارزیابی قرار میدهند. پنج مطالعه برجسته معرفیشده در این مقاله، نمایانگر طیفی متنوع از نوآوریهای علمی هستند؛ از تجویز داخلنخاعی الیگونوکلئوتیدهای آنتیسنس برای بیماریهای پریون و درمانهای مبتنی بر ویرایش باز سلولهای بنیادی در کمخونی داسیشکل، تا بهرهگیری از رادیوداروها برای هدفگیری سرطان پروستات.
در کنار این مداخلات درمانمحور، دو مطالعه دیگر با تمرکز بر بهبود فرآیند غربالگری سرطان طراحی شدهاند: یکی با بهرهگیری از ابزار تصمیمگیری مبتنی بر هوش مصنوعی برای افزایش مشارکت در غربالگری سرطان دهانه رحم، و دیگری با ارزیابی یک رویکرد غربالگری شخصیسازیشده بر پایه ریسک در تشخیص سرطان پستان.
اگرچه این مطالعات از نظر نوع بیماری، اهداف نهایی و روشهای تحقیقاتی تفاوتهای زیادی دارند، همگی پتانسیل آن را دارند که شیوههای رایج در تشخیص، درمان و پیشگیری بیماریها را متحول سازند. نتایج این آزمایشها میتواند بنیانهای مراقبتهای بالینی و آزمایشگاهی را بازتعریف کند و گامی مهم به سوی مراقبتهای بهداشتی شخصیسازیشده، مؤثرتر و فراگیرتر باشد.





